چرا می نویسیم؟
یکی از توانایی ها و مهارتهایی که نظام آموزش و پرورش باید به دانش آموز بیاموزد توانایی و مهارت درنوشتن است.
این مهارت ها با انشاء نویسی و خاطره نگاری و یا نامه نگاری بدست می آید. انشاء نویسی باعث می شود ذهن دانش آموز خلاق و مبتکر شود چون دانش آموز هنگام نوشتن باید علاوه بر اینکه فکر می کند و جنبه های مثبت و منفی مساله را مورد موشکافی قرار دهد، از یک نظم و ساختار مشخص نیز باید پیروی کند. یکی از مشکلات امروزی که دانش آموزان دارند، بحث کم توانانی و گاه ناتوانی آنها در نوشتن یک نامه و حتی توصیف شرح حال است...
انشاء فرزند اندیشه است، فعالیت ذهنی بسیار پیچیدهای است که به مراتب از خواندن دشوارتر است. نوشتن در گرو خلاقیت ذهنی و مستلزم تخیل و تفکر و رشد و فهم آدمی است.
درس انشاء یکی از مواد مرتبط با ذهنیت، خلاقیت ذهنی، تصویرسازی و صحنهآفرینی است. اهمیت آن در برنامههای درسی دورههای مختلف به قدری است که میتوان آن را زمینه ساز یادگیری خلاق، عادت به تفکر، تأمل و تدبر دانست. به ویژه آنکه بیشتر پژوهشها ارتباط میان درس انشاء و عادت مطالعه را مورد تأیید قرار دادهاند.
قابلیت و توانایی اندیشیدن یکی از نعمتهای بزرگی است که خالق هستی در وجود انسان به ودیعت نهاده و بیان اندیشه را مکتوب کردن، یکی از ابداعات بشر در طول تاریخ بوده است.پایه و اساس هر نوشتهای حروف و جملاتی است که در مدارس آموزش داده میشود. درس انشاء یکی از مفیدترین ابزارهای آموزش نوشتن است.
انشاء از نظر کاربردی در زندگی دانشآموزان نقش بسزایی دارد، زیرا بخش بزرگی از ارتباطات در محیط مدرسه و خارج از آن از طریق نوشتن فراهم میشود.
دانشآموزان به وسیله انشاء میتوانند با ترکیب کردن آموختههای خود اثری نو به وجود آورند و از آن لذت ببرند.
.انشاء در لغت شروع کردن و بوجود آوردن، آغاز کردن، آفریدن، پدید آوردن و از خود چیزی گفتن را گویند، و در اصطلاح، علمی است که بدان علم، راه دریافت معانی با الفاظ و عبارات پسندیده و دلپذیر چنانکه گوارای طبیعت و نزدیک به فهم خواننده و روشن کننده مقصود نویسنده باشد، شناخته شود
دانشآموزان به وسیله انشاء میتوانند خلاقیتهای درونی خویش را با هم ترکیب کنند و اثری جدید پدید آورند و از آثار خود بهره جویند و از آن آثار خویش لذت ببرند.
انشاء میتواند به دانشآموزان نیروی ابتکار و ابداع بدهد. پس به وسیله انشاء دانشآموزان میتوانند از استعدادهای نهفته خویش اطلاع حاصل کنند و بتوانند استعدادهای بالقوه خویش را شکوفا کنند.
وقتی به نوشتههای دانشآموزان توجه میکنیم معلوم میشود که آنان در نوشتن مشکل دارند و نمیتوانند تصورات ذهنی خویش را آن طور که باید با قلم وصف کنند. در سایر دروس که وابسته به انشاء و هنر نویسندگی دانشآموزان است، شاید علل ضعف بر اثر مشکلات درس انشاء باشد و اگر از خود دانشآموزان علت پرسیده شود، چنین اظهارمیدارند که بحثها و فرمولهایی که در کلاس توسط معلم ارائه میشود را متوجه نمیشویم. وجود چنین مشکل دلالت بر مشکل اصلی و ضعف اساسی در ماده درسی انشاء دارد.